چهارشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۱

dash akbar jan

ma vaghean ba in neveshteh-hat hal mikonim. naz
nafaset. vaghean har moghe mikhunam keyf mikonam az
in
character va shakhsiyat va maram mardunegi, va
mohemtar az oon inke inghadr ghashang mituni avalem
in
shakhsiyat ro tarsim koni. vaghean kheili herfei va
por o peymun minevisi.
hala soalam ineh ke vaghean khodet ranandeh hasti ya
budi? agar na, inke inghadr daghigh in ghaleb ro
mituni taghlid koni kheili baram jalebeh.

Gholume dametim!
Ali
my weblog address:
- http://ashourideh.blogspot.com
جواب
سام اليك
عزيز چون توراهيم خلاصتن عرض كرده ميشود
1-از تعري�ات شما خيلي شرمنده خيس عرق شديمو خوشحالي كرديم
2-راستياتش ما تو جعده زندگي ميرونيم
3-ما دوتا تصديق داريم كلاس شيش يا قول امروزيا شيش ابتدائي و بعدش پايه يك
4-نوشتجات شوما رو خونديم به كسي نگيد به عقل ما قد نمي داد نگيدا واسه ما ا�ت داره .البت از خزعبلات ما تومني ه�ت صنار تو�ير داره.دست مريزاد
5- �علن با اجازه بار مردم رو دوشمونه و راه دراز
6- اگه ميشد خوب بود اسم حاجيت رو بچسبونيد توي نه كنار نوشته جات خودتون شايد كار ما گر�ت و از اين شغل وآوارگي نجات پيدا كرديم
زت ذياد
تصدق همه با معر�تها
يا علي

سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۱

سلامون اليكوم و ماچي لوپيكوم
بيت:سري دارم سري سودائي تو / دلي دارم دلي ديونه تو
شب و مرد و جاده و تنهائي جون ميده بزني زير آواز بدون بلانسبت سر خر مجوزم نميخاد. ميگم همينطور كه داداش داشت نرم نرمك از گردنه بالا ميكشيد يه تصني� عجايب و غرايب از يه نوار شنيد البت واسه بچه قرتيهاش يعني كي دگه ميشه دلكش خدا بيامرز يا گلپايگاني و ايرج اما ديديم مث اينكه با بقيه �رق داره باهاس خودتون كوش كنيد البت ضايع خونده خونندش اما ابياتش خوشكله برا همين منباب اطوار بقيه كه ...شعر مينوسند ما هم اين شعر رو مينويسيم چونكه به مرا م مردونه ميخوره.ضمنن گويندش خليل جواديه خونندش عليرضا عصاريه.
شعر:
باز بوي باورم خاكستريست / واژه هاي د�ترم خاكستريست
پيش از اينها حال ديگر داشتم / هر چه مي گ�تند باور داشتم
باز هم بحث عقيل و مرتضي است / آهن ت�تيده مولا كجاست
نه �قط حر�ي از آهن مانده است / شمع بيت المال روشن مانده است
با خودم گ�تم تو عاشق نيستي / آگه از سر شقايق نيستي
غرق در دريا شدن كار تو نيست /شيعه مولا شدن كار تو نيست
بين جمع ايستاده بر نماز / ابن ملجم ها �راوانند باز
دست ها را باز در شبهاي سرد / ها كنيد اي كودكان دوره گرد
مژده گاني اي خيابان خوابها / مي رسد ته مانده بشقا بها
سر به لاك خويش برديم اي دريغ / نان به نرخ روز خورديم اي دريغ
صحبت از عدل و عدالت نابجاست / سود در بازار ابن الوقتهاست
گير خواهد كرد روزي روزيت / در گلوي مال مردم خوارها
من به در گ�تم وليكن بشنويد /نكته ها را مو مو ديوارها
ضمنن اين نوار را راديو تلويزيون پر كرده و ما شعر اونو مث خود نوشتش تقليد كرديم
.
طيب الله...اين وسط جماعت راننده و خواننده روده درازي ما رو قلم ع�و بكشند معلوم نيست ايستگاه بعدي قهو ه خونه بعد دستگاه داشته باشه
زت زياد
خصوصي كسي نخونه ونبينه
.كجائئ شمسي بي مروت هيچي نشده دلمون گيريپاژ كرده

یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۱

سام
جيم جمالتو كيم كمالتو عشقه
ظاهرن باهاس امروز و �ردا شال و كلا كنيم سي جرماني الحق اين اكبر همدوني بچه با جنميه همه كارا رو راس و ريس كرده ناجنس ختمه ختمه ديزل ما رو روبرا كرده هيچ كانتينر جور كرده هيچ كلي هم آذوقه از كومپوتات و ماهي قوطي شده و نون خشك واينا خلاصه همه رقم سور سات تهيه ديده لامصب خيالش ما گاويم بلانسبت/حتا لنگم ورداشته بريم آب تني وخزينه .الغرض بچه با ص�تيه يغني بچه نيستا بالاي پنجاس .بلاخره حاجيت راهي س�ر غربت شد اگه تو راه قهوه خونه اينتل نت بود كه ما باز �رمايش ميكنيم البت اگه به دستگاهشون وارد باشيم اگه نه كه هر چند تخ گاز بزيم و برگرديم يكي دو ه�ته اي جماعت از اين خزعبلات ما درامان ..�علن زت زياد يه گريس كاري مشتي باهاس بكنيم .اين س�ر شاگرد ماگرد م بيخيل شديم
غلوم دمتم
�ي امان الله