سلامون اليكوم وماچي لوپيكوم
مطلب: آقا جسارت نباشه ما بي موالات Ùˆ بي ادبيات نيستيم اما برا روشن شدن بعض مطالب آدميزاد مجبورن از مثالات استÙ�اده مي كنه Øالا غرض ميخواستم بگم اين روزا بد جوري سر همه رÙ�ته تو آخور Ù�وتبال منظور Øاجيت اينكه همه جا نقل Ù�وتبال شده Øالا آخور يه وقت جووه يه وخت آبه جووه يه وخت اون زهر ماري 5/5 ساخت قزوين قديمه مخاص كلوم تو اين هر Ùˆ بر كي به كيه كه ما برا يه بار تو اين گرماي بندر تو اين ماه لاكلوم بايد يكي دو Ù‡Ù�ته منتظر بار بمونيم باسه يه لقمه نون بيات ماشيني اي روزگار تلخ تر از زهر بگذريم.(اين نيز بگذرد)
موسابقه : ميگم Øالا كه بازار برد Ùˆ باخته ما هم ميخوايم موسابقه بز گذار كنيم.آقا هر كي تو ايرون علي الخصوص تهرون يه Ù‡Ù�ته نه يك روز تموم از خونه اش اومد بيرون تو خيابون از صب تا شب گشت اما اقلكم سه تا تصا دÙ� نديد نه اينكه جشاشو ببنده برنده اس .جا يزه اش يه دست آچار بوكس جرمني اگه بشه با اينتل نت Ù�رستاد .
مطلب دويم: آقا چش شمسي دور ميگم اين كه آدميزاد دو جا برا نويسندگي داشته باشه عينعو مرد دو زنه اس شوما نشنيده بگيرين.
بيت:تقدير را كاري بكن اÙ�كنده در غربت مرا. (نقل از پنج تن اسمال خندون مرØوم)
خرابتم اساسي
زت زياد
Dash Akbar
یک جاده که ته نداره
شنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۱
سهشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۱
سام اليك
مشتلق
ما اولندش از مهندس جواتي تشكر مي گردد. بعد ميخوايم اعلانيه بديم كه داش اكبر يه جاي ديگه پيدا كرده است . جماعت رÙ�قا Ùˆ همشيره ها Ùˆ اصØاب بني هندل مي تونند اينجا هم خزعبلات يه راننده سر گشته بيابوني رو موطاله كنن.
بيت:گذشت و بردباري را عزيزم از درخت آموز / كه سايه از سر هيزم شكن هم بر نمي دارد .
نقل از وانت ممد گرگي
زت زياد